انواع نگرش
افراد ممکن است نگرشهاي فراواني داشته باشند اما در دانش رفتار سازماني به برخي از نگرشها توجه خواهد شد:
رضايت شغلي: نگرش کلي فرد درباره شغلش را رضايت شغلي گويند. کسي که سطح بالايي از رضايت شغلي را داشته باشد داراي نگرش مثبت است.(و برعکس(
وابستگي شغلي: وابستگي شغلي هر فرد، به درجه يا ميزاني اطلاق مي شود که شخص شغلش را معرف خود، و کار يا عملکردش را موجب سربلندي و کسب حيثيت واعتبارش ميداند.
تعهد سازماني: تعهد سازمانی حالتي است که فرد هدف هاي سازمان را معرف و هويت خود مي داند و آرزو مي کند که در عضويت آن سازمان بماند.[
ویژگىهاى نگرش
ویژگىهاى نگرش عبارتند از:
1) موضوع: هر آنچه که در میدان جهانشناختى فرد قرار داشته باشد موضوع نگرش را تشکیل مىدهد؛ مانند: نگرش نسبت به اشیا، افراد، گروهها، سازمانها، وقایع سیاسى، مسائل اقتصادى، موضوعات هنرى، امور فلسفى، خدا، جهان دیگر و مانند آنها. نگرشهاى ما به افراد دیگر، احتمالاً مهمترین نگرشهاى ما هستند.
2) جهتگیرى: منظور از جهتگیرى، موافقت یا مخالفت فرد با موضوع نگرش است.
3) شدت (والانس): منظور از والانس، درجه موافقت یا مخالفت نسبت به موضوع نگرش است. جزءِ شناختى نگرش ممکن است با موضوع کاملا موافق باشد و آن را خیر مطلق بداند یا کاملا مخالف باشد و آن را شرّ مطلق بداند. جزءِ احساسى یا هیجانى نگرش نیز ممکن است به صورت محبت نامشروط یا تنفّر محض (عقده) در برخورد با موضوع ظاهر شود؛ جزءِ آمادگى نگرش هم ممکن است در برخورد با موضوع به صورت حمایتى کامل و یا مخالفت جدّى نشان داده شود.
4) نوع ترکیب: اجزاى سازنده نظام سه بخشى نگرش ممکن است سطحى، ساده و یا عمقى و پیچیده باشند. کودکان در بُعد ادراکى، محدود و در نتیجه، زود باورند، ولى شناخت بزرگسالان گسترده و خودشان دیرباورند. شرکت در انتخابات براى یک فرد، ممکن است تنها به دادن رأى خلاصه شود، ولى در فرد دیگر با تبلیغات گسترده براى پیروزى کاندیداى مورد نظر همراه باشد.
5) هماهنگى: نگرشها گاهى هماهنگ و زمانى ناهماهنگاند؛ ممکن است کسى اعمال قدرت دولت را براى سرکوب مخالفان سیاسى تأیید کند، ولى با قاطعیت دولت در عرصه اقتصادى موافق نباشد. همین فرد ممکن است نگرشهاى هماهنگى نسبت به چند موضوع دیگر داشته باشد
عوامل شکلدهنده نگرش
نگرش در خلأ شكل نميگيرد بلکه در شکل گیری نگرش عوامل زیادی دخیل هستند. افراد با خصايص مشخص به دنيا ميآيند و اين خصايص بر نگرش آنها اثر ميگذارد. اما بسياري از عوامل ديگر هست که نقش بزرگتري در زندگي افراد و شكلگيري نگرش آنها ايفا ميکند.
اين عوامل که در دورههاي مختلف سني بر افراد اثر ميگذارد عبارتنداز:
باورها: سيستم باور آدمي، تصوير ذهني محيط مرتبط اوست كه با روابط علي و معلولي احتمالي تكميل ميگردد. هنگامي فرد نسبت به انجام رفتاري نگرش مثبت خواهد داشت كه بداند (باور داشته باشد) رفتارش با نتايج مثبت قرين است.
تجربيات: در موارد بسياري، نگرشها حاصل تجربه مستقيم فرد با موضوع يا شيء نگرش است. اين شكلگيري ممكن است حاصل مشاهده يك رويداد منفي يا مثبت باشد. در اين صورت ممكن است نگرشهاي منفي يا مثبت در انسان شكل گيرد.
شخصيت: هر نوع شخصيت با مجموعه خاصي از نگرشها همراه است. به طور كلي افرادي با خلق و خوي معين صاحب نگرشهاي خاص منطبق با آن خلق و خو ميشوند.[23] نگرشهاي هر فرد منعكس كننده شخصيت او هستند. معمولاً شخصيتهاي خاصي داراي نگرشهاي خاصي هم هستند. به عنوان مثال شخصيت اقتدارطلب كه با ويژگيهاي چون جمود فكري، تعصب افراطي، عدم گذشت، و... همراه است، نگرشهاي مشخصي را به ظهور ميرساند.
محيط: محيط ميتواند با فراهم نمودن عوامل زير در شكلگيري نگرش افراد، تأثيرگذار باشد:
الف. الگو و سرمشق: يكي از عواملي كه ميتواند در نگرش افراد مؤثر باشد، الگوي يادگيري اجتماعي و سرمشق قرار دادن است؛ مثلاً، در خانواده، فرزندان، بسياري از نگرشهاي خود را با مشاهده نگرشها و به ويژه مشاهده رفتارهاي نگرشي خاص والدين شكل دهند. اين فرايند حتي هنگامي هم كه والدين در آموزش نگرش خاصي به فرزندان خود تعمدي ندارند، وارد عمل ميشود. در بسياري از موارد، كودكان ميشنوند كه والدين آنها نسبت به شخص خاص، شيء، يا موضوع خاص، نظر به خصوصي ابراز ميكنند، و همين آگاهي از نگرشهاي والدين سبب شكلگيري همان نگرشها در آنان ميشود. البته علاوه والدين افراد ديگر نيز در خانواده و اجتماع ميتوانند الگو و سرمشق قرار گيرند.
ب. تأمين نيازهاي فرد: در جريان فعاليتهاي فرد براي رفع نياز خود، موانع و مشكلاتي بر سر راه قرار ميگيرند كه نگرشهاي ويژهاي را در او به وجود ميآورند. نسبت به اشياء، عوامل، وسايل و اشخاصي كه نيازهاي او را برآورده ميكنند و وي را به هدفهايش ميرسانند، نگرشهاي موافق و مثبت، و نسبت به موانعي كه سد راه رسيدن او به هدفهايش ميشوند، نگرشهاي منفي پيدا ميكند.
تعلق گروهي: نياز تعلق به گروه يكي از نيازهاي مهم انسان است و همبستگي شخص با گروه در ايجاد نگرشهاي او تأثير حتمي دارد.
تصور از خود: ما معمولاً در ارتباط مستقيم با تصوري که از خودمان داريم عمل ميکنيم. هيچ کاري دشوارتر از اين نيست که بدون تغيير دادن احساسات درونيمان، اعمال بيرونيمان را تغيير دهيم
ظاهر جسماني: ظاهر ما نقش مهمي در ايجاد نگرشمان دارد.فشاري باور نكردني روي مردم وجود دارد تا ظاهر خوبي داشته باشند.
ازدواج، خانواده و امنيت شغلي: پس از ازدواج زوجين مي توانند بر روي نگرش هم تاثيرات عميقي داشته باشند.
همه عوامل فوق آميزه نگرش را تشكيل ميدهند.
برخی هم اعتقاد دارند چهار شرط عمده براى پیدایش یک نگرش نیاز میباشد که عبارت است از:
اولین شرط، تراکم تجربه است که عبارت است از سر و کار داشتن با موضوعى و یا گروهى از اشخاص و تجربیات نزدیک یا مشابه است. دومین شرط مبتنى بر تمایز گذاشتن آن است؛ یعنى، در تجربیات جدیدى که به دست مىآیند، نگرش مشخصى از نگرشهاى نزدیک به آن متمایز مىسازد. سومین شرط بر پایه یک ضربه عاطفى یا یک تجربه دراماتیک قرار دارد که شخص یا موضوعى در آن دخیل است. اما آن چیزى که بر شرط چهارمین استوار است و احتمالا اهمیت بیشترى هم دارد این است که باید در اینجا، شمار زیادى از نگرشهاى پذیرفتهشده از طریق تقلید از والدین، دوستان، استادان و غیره را مشخص ساخت.
عناصر نگرش
نگرشها داراي سه بعد شناختي، عاطفي و رفتاري بدین شرح میباشند:
1. بخش شناختي آن عبارت از باورها و ارزشها و اطلاعات درباره هدف شناخته شده به وسيله فرد است.
2. بخش عاطفي آن شامل احساسها و عواطف درباره هدف، فرد، فكر، رخداد يا شيء است.
3. بخش رفتاري آن از نگرش سرچشمه ميگيرد و به نيت «رفتار به صورت معين» بر ميگردد.
اين اجزاء جداي از يكديگر نيستند.
جِرد () هم معتقد است عناصر تشکیلدهنده نگرش از همين سه عنصر ميباشد اما با اين بيان:
1. مولفههای شناختی عبارت است از آگاهی، فهم و دانش نسبت به وجود محصول.
2. مولفههای عاطفی عبارت است از ارزیابی، دوست داشتن و ترجیح دادن یک محصول بر محصول دیگر.
3. مولفههای رفتاری عبارت است از گرایش، میل، قصد خرید و آزمایش کردن یک محصول.
رابینز، استیفن،پيشين، ص42.
على اکبر مهرآرا؛ زمینه روان شناسى اجتماعى، تهران، انتشارات مهرداد، 1373، چاپ اول، ص 234-236.
سیدجوادیين، سیدرضا؛ مدیریت رفتار سازمانی، تهران، انتشارات نگاه دانش، 1383، ص90.
رضاییان، علی؛ پيشين، ص204.
کریمی، یوسف؛ پيشين، ص30.
مكسول، جان سي؛ اصول نگرش آنچه هر رهبري بايد بداند، ترجمه سيمين موحد، تهران، انتشارات پیکان، 1385، ص30.
کریمی، یوسف؛ پيشين، ص43.
کریمی، یوسف؛ پيشين، ص36-41.
مارک روش بلاو و ادیل نیون؛ پیشین، ص 125.
رضاییان، علی؛ پيشين، ص202.
بُهنر، جِرد و وانِک، میکائیل؛ نگرشها و تغییر آنها؛ ترجمه علی مهداد، تهران، انتشارت جنگل، 1384، ص17.