1) خاص و ویژه باشید زمانی که ازمراجعه کنندگان سوال میپرسید!
یک ویژگی رایج از گروه های شبکه ای این است که اعضا فرصت دارند از مراجعه کننده ها سوال بپرسند. درحقیقت، انتظار می رود اعضا کسب و کار (business) رابه یکدیگر ارجاع دهند، اما این به این معنا نیست که کسانی که مراجعه می کنند به مشتری تبدیل می شوند. به منظور دریافت بیشتر، از عضویت خود در شبکه های محلی، تا جایی که ممکن است خاص و ویژه باشید زمانی که از مراجعه کنندگان سوال می پرسید. برای مثال در اینجا یک تقاضای خاص از مراجعه کنندگان را می بینید که فردی در شبکه های محلی ممکن است از اعضای خود بخواهد:
"من به دنبال معرفی آقای جان اسمیت از طریق "خدمات مراقب از چمن جان اسمیت" هستم. من می دانم آقای جان اسمیت در حال حاضر کسب و کار سازمان یافته خود را به صورت مالکیت انحصاری دارد و من فکر نمی کنم او بداند که با این کار او دارایی شخصی اش را در خطر قرار داده است. اگر کسی مرا به آقای اسمیت معرفی کند، من به او درمورد فواید سازماندهی کسب و کارش در قالب یک شرکت با مسئولیت محدود آموزش می دهم، و با این کار من تا حد زیادی از او قدردانی کرده ام."
این بسیار موثرتر خواهد بود از تقاضایی مانند "من می خواهم صاحب کسب و کار کوچکی که مالکیت انحصاری دارد را ببینم". تقاضاهای مبهمی مانند این مراجعه های بسیار بدی را به شما می دهد.
2) شرکای استراتژیک خود را فراموش نکنید!
تنها چیزی که بهتر از "معرفی خصوصی و شخصی" به یک مشتری جدید است، داشتن یک شریک استراتژیک است که می تواند برای شما تعداد زیادی مشتری بفرستد. متاسفانه اغلب افراد در گروه های شبکه های محلی، تنها بر درخواست برای مشتریان جدید تمرکز می کنند. این احتمالا به این دلیل است که مراجعه به همکاران استرتژیک وقت و انرژی بیشتری می گیرد، قبل از آنکه منجر به سودآوری آنها شود. این معدن طلای بالقوه برای مشتریان جدید را از دست ندهید. از اعضای گروه های شبکة محلی خود بخواهید به همکاران استراتژیک مراجعه کنند، یا حتی بهتر است به بخشی که قبلا تعدادی همکاراستراتژیک در آن بوده، بپیوندند.
1.چه چیز شما را به خرید از ما وا می دارد؟
این یک سوال پایه و خوب برای بازاریابی است. این سوال می تواند در تبلیغات، فرایند کار و یا ارتباطات بهتر شخصی و فرهنگی با مشتریان موثر واقع گردد.
2.چه چیزی در کسب و کار ما بهتر از دیگران است؟
در این درخواست شما در حال کشف یک تفاوت واقعی در کارتان هستید. این سوال شاید نیاز به نگاه جزئی به تمامی بخش های کار دارد. در رابطه با مشتریان آنها باید به ارزشی که شما در کار شما نهفته است پی ببرند.
3.چه چیز از کار می تواند یک تجربه بهتر از بازاریابی شود؟
با در نظر گرفتن این سوال می توان به خدمات و درخواست های مشتریان بهبود بخشید. اما بخش طلای واقعی در این سوال آن است که چگونه می توان در ارتباط خدمات به مشتریان یک نوآوری به وجود آورد. پس از آن یک بخش آبی این سوال، مشتریان در ارتباط با کسب و کار شما بگویند: «من مطمئن هستم این چیزی است که آرزو می کردم.» نوآوری های که با فشار مشتریان به وجود آمده می توان به عنوان یک تجربه کامل برای بازاریابی دانست.
بازاریابی وفاداری مشتری عبارتست از ترفیع استراتزیک و مدیریت وفاداری مشتریان موجود نسبت به یک برند یا نام تجاری از طریق استفاده از برخی مشوق ها که یکی از کارآمدتربن و مقرون به صرفه ترین روشهای بازاریابی می باشد. کارآمد از این نظر که اجازه می دهد تا شما بخشی از بازار و مشتریان را مورد هدف قرار دهید که دانش کافی در مورد آنها دارید ( مشتریان حال حاضر خود). از آنجا که شما آگاهی کافی از انگیزه ، نقاط درد، رفتار و سابقه خرید آنها دارید می توانید رویکرد خود را با استفاده از انها بهبود ببخشید.
بنابراین بوسیله بازاریابی وفاداری مشتری، شما می توانید مشتریان بهتر و دقیق تری را هدف قرار دهید که موجب افزایش مقدار سفارش کالا ، اندازه و سایز سفارش و بهبود کاستی های کار شما می گردد.
www.ieeexplore.ieee.org
www.acm.org
www.link.springer.com
www.wiley.com
www.sciencedirect.com
www.acs.org
www.aiaa.org
www.aip.org
www.ajpe.org
www.aps.org
www.ascelibrary.org
www.asm.org
www.asme.org
فروش، نوعی کمک به دیگران است برای ارتقای کیفیت کار و زندگی آنها.
در سال های اخیر، فروش تغییرات شگرفی داشته. رقابت ها، فوق العاده شدیدتر و فروشنده ها خیلی بیشتر شده اند. آنهایی که می خواهند مشتری بیشتری جذب کنند، باید هوش و شخصیت برتری داشته باشند و حتی نوع لباس پوشیدن، صحبت کردن و راه رفتنشان هم اهمیت پیدا می کند.
رقابت در فروش، مثل رقابت در مسابقات ورزشی است که اگر دایم آموزش نبینید و تمرین نکنید، رقبا از شما جلو می زنند. اگر به طور دایم بهتر نشوید، حتماً بدتر می شوید و می روید در جمع همان۸۰ درصد پایینی. (روانشناسی فروش برایان تریسی)
۱- شناخت گروه هدف
مشتریان شما واقعاً چه کسانی هستند؟ کجایی اند؟ چند ساله اند؟ میانگین در آمدشان چقدر است؟ میانگین تحصیلاتشان چطور؟ هرچه اطلاعات شما درباره مشتری ها یا گروه هدفتان دقیق تر باشد، مشتری هایتان را بهتر می توانید انتخاب کنید. آن وقت به جای اینکه مسلسل بردارید و شروع کنید به رگبار بستن، کافی است یک تیر و کمان بردارید و با دقت تیر بیاندازید.
اینترنت در آغاز پیدایش اهداف خاص نظامی را دنبال مینمود و تنها عده محدودی از امکانات و منابع آن بهرهمند بودند. با آشکار شدن مزایای آن در سایر زمینهها نظیر امور علمی و تجاری، بتدریج کاربرد این رسانه در تحقیقات دانشگاهی و بعدها در امور بازرگانی افزایش یافت و بدین ترتیب، عمومیت اینترنت تغییرات زیادی را در عرصههای مختلف کار و زندگی ایجاد نمود. از آنجا که یکی از مزایای اساسی اینترنت فراهم نمودن امکان مبادله سریع و رایگان اطلاعات بین کاربران در هر نقطهای از دنیا است، براین اساس شیوههایی که اطلاعات در بین افراد جریان پیدا میکند در اثر ظهور این رسانه بیشترین تغییرات را داشتهاند. در این بین بازاریابی از جمله رشتههایی است که بیشترین تاثیرات را از این رسانه در نتیجه افزایش کاربرد آن در امور تجاری، پذیرفته است، چرا که رشته بازاریابی در واقع هنر بکارگیری جریان اطلاعات[۱] میباشد.
تغییرات فراوانی که در آمیخته بازاریابی سنتی بوجود آمده است شامل ظهور شیوههای جدید ترفیع کالاها و خدمات، روشهای مختلف اجرای تحقیقات بازاریابی، کانالهای توزیع الکترونیکی و شیوههای جدید قیمتگذاری منطبق با ویژگیهای منحصر بفرد اینترنت، همگی گواهی بر تاثیرات شگرف این رسانه بر بازاریابی میباشند. در این بین، بازاریابی ویروسی یکی از بخشهایی است که همگام با سایر بخشهای بازاریابی از اینترنت تاثیر پذیرفته و بیشترین انطباق را با آن داشته است.
با توجه به ویژگیهای منحصر بفرد بازاریابی ویروسی و نقش مهمی که در جذب مخاطبان بیشتر وانتقال پیامهای بازاریابی در قالب بازاریابی اینترنتی ایفاء مینماید، بنابراین در این مقاله تلاش مینماییم ضمن تعریف بازاریابی ویروسی، عناصر یک استراتژی بازاریابی ویروسی، روشهای عملی بازاریابی ویروسی، مکانیسم بازاریابی ویروسی و برخی از داستانهای موفقیت شرکتهای استفادهکننده از این ابزار در بازاریابی را تشریح نماییم.
چکيده:
کارآفريناني که در نظر دارند کسبوکار نوپايي را راه اندازي کنند مي بايستي بازار هدف، خود را هر چه دقيقتر گزينش کنند. آنها نبايد تلاش کنند که بر کل بازار فائق آيند و هر محصولي را توليد کنند. بلکه بايد ابتدا يک بخش متمايز يا جاويژه را يافته و خدمت شايسته اي را به آن ارائه کنند. بازاريابي جاويژه يکي از راهکارهايي است که در اين خصوص مي تواند ياريگر کارآفرينان در انتخاب بازار هدف باشد. در اين شيوه بازاريابي معمولا تنها يک کسب وکار به عنوان عرضه کننده کالاها يا خدمات در آن بخش حضور خواهد يافت که اين امر علاوه بر دور نگهداشتن کسب وکار از تهديدهاي رقابتي باعث خواهد شد سودآوري بالايي را نيز عايد کسب و کار شود. در اين مقاله معرفي مختصري خواهيم داشت بر اين شيوه بازاريابي.
مقدمه
همراه با تخصصي تر شدن دانش و تکنولوژي، تقاضاها و بازارها هم به سمت تخصصي تر شدن حرکت مي کنند. فعاليت نمودن در يک مقياس وسيع ديگر حتي از عهده بزرگترين شرکتها و معظم ترين کمپانيها نيز بر نمي آيد. اين امر بهويژه براي شرکتهاي کوچک و متوسط دشوارتر خواهد بود. شرکتهاي کوچک و متوسط و بهويژه کارآفريناني که در نظر دارند کسب وکار نويي را راه اندازي کنند بايد بازار هدف خود را هر چه دقيقتر گزينش کنند، به طوري که همچنان که رقباي چنداني در آن بخش بازار حضور نداشته باشند از حجم بازار بالقوه مناسبي نيز برخوردار باشد. يکي از بهينه ترين راهکارها براي چنين اقدامي يافتن يک جاويژه بازار (Niche market) است.
برای شرکت ها و فروشندگان کنترل و ثبت کالاهایی که می خریم آسان می باشد اما دانستن این که چرا و به چه دلیل این کالاها را می خریم آسان نیست. باراریابی عصبی به ما کمک می کند بدانیم چرا برخی از کالاها و محصولات را به برخی دیگر ترجیح می دهیم. بازاریابی عصبی از دو علم عصب شناسی و بازاریابی بهره میگیرد تا به درک عملکرد بهتر مغز کمک کند و بازاریابی و فروش را گسترش دهد.
هر کدام از ما هنگام تصمیم گیری برای خرید درگیر یک فعالیت ذهنی پیچیده می شویم که مرتبط به روح و روان می باشد. و از عقلانیت ، احساسات و استدلال برای خرید کمک می گیریم. در بسیاری از مواقع چیزی که به زبان می آوریم متفاوت از چیزی است که در مغزمان می گذرد. گاهی چیزی را به زبان میآوریم که قکر می کنیم دیگران انتظار شنیدنش را دارند.
مسئله این است که فرایندهای تصمیمگیری در سطح ناخودآگاه ذهن اتفاق میافتد. بازاریابی عصبی این اطلاعات نامعلوم را از مغز ما استخراج می کند بدون اینکه سؤالی از ما پرسیده شود. اینکار به کمک دستگاه هایی با نام های EEG و fMRI و ... انجام میشود که روی سر انسان نصب می گردد و می تواند از مغز انسان عکس بگیرد. با کمک این ابزارها دانشمندان و بازاریابان می توانند با بررسی عکس های مغز فردی که مشغول تصمیم گیری برای خرید است به نطرات موثق تری دست یابند.
http://www.bookzz.org
http://www.openculture.com
http://golibgen.io
http://booksc.org
http://www.ebook3000.com
http://www.getfreeebooks.com
آیا شما زیاد فکر می کنید؟ یکی از نظریاتی که در خصوص اینکه چرا کارآفرینان نمی توانند پروژه های خود را عملی سازند و جلو ببرند این است که : آنها وقت زیادی را صرف سبک سنگین کردن انتخابهایشان می کنند.
همچنین دیده شده است که افت و زوال کار آفرینان می تواند عامل موفقیت آنها نیز محسوب گردد. کار بر روی یک پروژه می تواند مفرح باشد ولی کار آفرینی نیازمند دانستن این است که شما ممکن است شکست بخورید. برای اینکار لازم است تا فکر خود را از پرداختن به جزئیات رها سازید و به جای برنامه ریزی برای 10 مرحله بعدی کار خود ، قدم اول را بردارید چون در غیر اینصورت ممکن است موقعیت ها و فرصت های موجود در بازار را از دست بدهید. از طرفی کار آفرینی نیاز مند شجاعت و ریسک پذیری می باشد به نحوی که از رویارویی با فرصت ها و چالش ها نهراسید.
سایت Entrepreneur.com مقاله ای منتشر کرده است که در خصوص تغییر نام تجاری یک تستر گلوتن (gluten tester) بحث نموده است. کدامیک خوش آیندتر به نظر می رسد؟ 6SensorLabs یا Nima؟
جواب واضح است: نام تجاری جدید برای تستر گلوتن Nima می باشد. صاحب این برند این نام را به دلیل معنای آن در زبان فارسی جایگزین نام 6SensorLabs برای اولین محصول خود نموده است. بر طبق گفته او نیما به معنای عادل و دادگر در زبان فارسی است و برای مشتریان شناخته شده تر می باشد. این نام نمایانگر کلیه اقداماتی در خصوص بهبود غذا صورت می گیرد تا همه با آرامش خیال از وعده غذایی خود لذت ببرند.
Nima یک گیرنده حسی قابل انتقال می باشد که امکان تعیین و تشخیص گلوتن در غذا را ظرف چند دقیقه فراهم می آورد.
از این رو انتخاب نام تجاری که بتواند در اذهان مشتریان تفکر مثبت ایجاد نماید برای شرکت ها سود آور می باشد.
به گزارش فوربس، «موسسه بازاریابی محتوا» (Content Marketing Institute) سایتی است که بهصورت آنلاین هرگونه اطلاعاتی مرتبط با بازاریابی محتوا را در اختیار علاقهمندان قرار میدهد. در صفحه اینترنتی این موسسه آمده: «بازاریابی محتوا، روشی از بازاریابی است که در آن سازمان، بهمنظور جذب و دستیابی به مخاطبان، محتوایی ارزشمند، متناسب با شرایط (شامل فرهنگ، علایق مخاطب و...) به صورتی مستمر ایجاد و منتشر میكند، با این هدف که اعمال مشتریان تبدیل به رفتاری سودبخش برای سازمان شود.»
واژه کلیدی در این تعریف، کلمه «ارزشمند» است. واژهای که تقریبا کلیه فعالیتهای بازاریابی و تبلیغات را تحت تاثیر خود قرار میدهد. یک محتوای ارزشمند، هنگامی میتواند رنگ بازاریابی محتوا به خود بگیرد که مردم خواستار آن بوده، برای آنها ایجاد مطلوبیت کرده و به جای اجتناب، قصد استفاده از آن را داشته باشند. فرض کنید اطلاعات مربوط به یک بنگاه اقتصادی از طریق یکی از رسانههای اجتماعی به تعداد کثیری از بازدیدکنندگان منتقل شده است، در این صورت، آیا تصور میکنید بازاریابی محتوا صورت گرفته است یا تبلیغات؟ برای پاسخ، باید بررسی شود اشخاص چگونه اطلاعات مربوطه را دریافت کردهاند و در معرض آن قرار گرفتهاند. همین شرایط را میتوان برای دیگر محتواها نیز تعمیم داد. هنگامی یک بسته از اطلاعات در قالب بازاریابی محتوایی جای میگیرد که برای مخاطب ارزش به همراه داشته باشد. بنابراین در بازاریابی محتوا، هدف، ارائه ارزش تا حد ممکن به مخاطبان مورد نظر است. شاید با این تعاریف و توضیحات کمی گیج شده باشید، لطفا برای روشن شدن موضوع و درک بیشتر به مثالهای زیر توجه کنید.
رویکرد سنتی بازاریابی زیست محیطی ,عرضه مشخصه های سبز یک محصوی یا خدمات به مصرف کنندگانی است که دارای ارزش ها و باورهایی می باشند که آنها را وا می دارد به اثرات زیست محیطی محصولاتی که خریداری می نمایند توجه نمایند.
تمایل یک فرد برای خرید مشخصه های زیست محیطی در محصولات می تواند تحت تاثیر تمایل به جایگاه یا وجهه ی اجتماعی نیز باشد. عرضه ی کالاهای سبز به مصرف کنندگانی که از جایگاه و وجهه ی آگاهی دارند,در فروش انواع گسترده ای از کالاها یا خدمات ,مفید بوده است و تحقق بخشیدن به یک تمایل فردی برای پیوستگی با مشخصه های زیست محیطی نیز می تواند راهبرد بازاریابی قدرتمندی باشد.
یکی از روش های برتر در بازاریابی زیست محیطی برای بسیاری از شرکت های ,عرضه و ترویج مشخصه های ارزش کارکردی است که از مشخصه های جایگاه محصولات سبز فراتر رفته و مخاطبین گسترده گری را هدف می گیرند.
این راهبرد در صنایع متعددی از مواد غذایی ارگانیک تا ساختمان های سبز ,موفقیت آمیز و شاید دگرگونی کننده شناخته شده است .این رویکرد به سه دلیل عمده ,جذاب است اولا بازار هدف محصولات سبز را گسترش می دهد. ثانیا این راهبرد در برابر تغیرات نگرش مشتری به سمت محصولات سبز ,انعطاف پذیر تر است. زیرا بدون اتکاء به ادعاهای سبز ,عرضه ی برتری را فراهم می سازد . سوما مزایای مشتری اغلب در محصولات سبزتر نهفته است که این امر به دلیل ماهیت خود محصولات است.
http://www.iranconferences.ir
http://www.conferenceyab.ir
http://www.symposia.ir
1- استفاده از راهنمای خرید
2-استفاده از تلفن ثابت
3-پشتیبانی آنلاین
4-خدمات پس از فروش
5-ثبت درخواست مشتریان
7-روش های پرداخت متنوع
8-کاهش هزینه های مشتری